بینامتنیت در شرق بنفشه، اثر شهریار مندنی پور

Authors

فاطمه حیدری

بیتا دارابی

abstract

این مقاله تلاشی است برای یافتن ردپای متون دیگر یا به عبارتی بینامتنیت در داستان شرق بنفشه  اثر شهریار مندنی پور، نویسندة نسل سوم داستان نویسی ایران. خوانش بینامتنی مخاطب را از ارتباط یک متن با متون دیگر آگاه می کند و بنا بر نظریة بینامتنیت، هیچ متنی در انزوا شکل نمی گیرد و نمی توان آن را بدون ارتباط با متون دیگر خواند یا تفسیر کرد.  در داستان شرق بنفشه حضور متون دیگر در متن اصلی به روشنی محسوس است و مؤلف نشانه هایی به کار می برد که با بررسی آن ها می توان جنبه های بینامتنی را تشخیص داد و منابع آن را شناخت. این تحقیق با استفاده از روش تحلیلی و بر اساس نظریة بینامتنیت و بررسی شواهد به دنبال اثبات این فرضیه است که وجوه اشتراک بین داستان شرق بنفشه و سایر  آثار مورد  بحث، ازجمله غزلیات حافظ، غزلیات شمس، تذکرة الاولیا، بوف کور و ... که در پاره ای موارد ماهیت تقلیدی پیدا می کند، اتفاقی نیست و انگیزة مؤلف از به وجود آوردن عمدی  این مجموعه از روابط بینامتنی، ایجاد یک نظام معنایی در جهت رسیدن به مفهومی عرفانی در متن است. پیرنگ همسان، عرفان مشترک، اعتقاد به هستی در نیستی و قدم نهادن به وادی فنا از گزاره های مشترک این اثر با برخی متون دیگراست که در طول داستان از آن ها نام برده می شود. بررسی و تحلیل این اشتراکات در جهت نشان دادن بینامتنیت این اثر با سایر متون مورد بحث و خوانش اثری با مضمونی شرقی از دیدگاه  بینامتنی به عنوان نظریه ای امروزی از مهم ترین دستاوردهای این مقاله است.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

زاویه دید در داستان های «شرق بنفشه» و «شام سرو و آتش» شهریار مندنی پور

چکیده  استفاده از شگردها یا تکنیک­های روایت، نقش مهمّی در تأثیربخشی داستان و اثر هنری ایفا می­کند؛ از این روست که داستان­نویسان مدرن درصدد ایجاد خلاّقیّت در داستان نویسی و به­ویژه روایت و شگردهای آن هستند. نویسنده نوگرا علاوه بر ایجاد ارتباط و القای افکار و اندیشه­های خود به مخاطب، او را درگیر و دار روایت پردازی، توصیفات، فضاها و تکنیک­های نو قرار می­دهد تا خواننده خود به کشف آن دست یابد و زیبایی­...

full text

برجسته سازی های زبانی در داستان کوتاه «شرق بنفشه» اثر شهریار مندنی پور (بر مبنای چهارچوب زبان شناختی دیوید لیچ)

داستان کوتاه «شرق بنفشه» به سبب داشتن برجسته سازی های زبانی، که شامل هنجار گریزی و توازن می شود، قابل تأمل و بررسی است. هریک از این دو فرایند نیز دارای چند زیرشاخه است که درصد جالب توجهی از آن ها در شرق بنفشة مندنی پور به وضوح یافت می شود و همین امر گویای توانایی نویسنده در به کارگیری قابلیت های متنوع زبانی است. نویسنده از طریق زبان خاص خود به خوبی محوریت موضوعی داستان یعنی عشق زمینی ـ آسمانی ر...

full text

آشنایی زدایی در دو داستان (مومیا و عسل و شرق بنفشه) شهریار مندنی پور

آشنایی زدایی حاصل فرایندهای خاصی نظیر هنجارگریزی و انحراف از فرم زبان است که برگرفته از مباحث نقد صورت گرایی است و در سه سطح زبان، مفهوم و اشکال ادبی عمل می کند. در حالت عادی، زبان موجب عادی شدن و کلیشه شدن ادراکات و واکنش ما به متن ادبی می شود که در برگیرنده تجربه های انسانی است و در نتیجه، جاذبه خود را از دست می دهد. در هنر داستان نویسی، آشنایی زدایی از راه بیان دیدگاه شخصیت ها، کاربرد زبان ...

15 صفحه اول

رمزگان شناسیِ «حیوان» در داستان های کوتاه شهریار مندنی پور

در این مقاله با رویکردی نشانه‌شناختی مبتنی بر مطالعه‌ی رمزگان‌ها به تحلیل چند داستان کوتاه شهریار مندنی پور ‌پرداخته می شود. این نوع از تحلیل در قالب تحلیل رمزگانی صورت می گیرد که بارت آن ها را در پنج دسته مطرح کرده است. از میان این پنج دسته، سه دسته رمزگان های دالی، نمادین و فرهنگیِ بارت برای تحلیل حاضر در نظر گرفته شده است. در این جستار، شش داستان کوتاهِ «سایه ای از سایه های غار»، «خمیازه در آی...

full text

اسطوره ای‌شدن زمان در چند داستان کوتاه شهریار مندنی پور

رمان و داستان مدرن نقش شگرفی در بازخوانی روایت­های اسطوره­ای و بازپردازی آن‌ها در ادبیات روایی امروزی ایفا می­کند. یکی از دلایل مهم توجه ویژه و کاملاً متفاوت این­گونه داستان­ها و رمان­ها به بن­مایه­های اسطوره­ای ضرورتی است که نویسندگان معاصر بنابر دگرگونی اوضاع اجتماعی و دگرگونی­های اساسی اندیشه و نگرش انسان احساس کرده­اند: بی­انسجامی جهان آشفته معاصر که همه گفتمان‌هایش سرشار از تناقض­، بی­انسجا...

full text

استعاری شدن زبان در داستان کوتاه شهریار مندنی پور

در داستان مدرن، استفاده از برخی ظرفیت های زبان به ویژه در خلق استعاره و ایجاد ابهام در روایت، به شاعرانه شدن متن کمک می کند. از جمله این ظرفیت ها سوق دادن زبان به سمت قطب استعاری- به تعبیر رومن یاکوبسن- است. هدف اصلی نگارندگان، این است که نشان دهند چگونه زبان در داستان های مندنی پور به قطب های استعاری گرایش پیدا کرده و شاعرانه شده است. برای این منظور، مجموعه داستان های مندنی پور در چهار سطح برر...

full text

My Resources

Save resource for easier access later


Journal title:
جستارهای زبانی

Publisher: دانشگاه تربیت مدرس

ISSN 2322-3081

volume 4

issue شماره 2 (پیاپی 14) 2012

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023